خون بهاي عاشق...
هر كه دوستم بدارد عاشقم خواهد شد.
هر كه عاشقم شود، عاشقش خواهم شد.
آنكس كه من عاشقش بشوم او را خواهم كشت.
و هر كشته اي را خون بهايي است.. و خون بهاي او، خود من هستم...
خيال تيغ تو با ما حديث تشنه و آب است،
اسير خويش گرفتي.. بكش چنانكه تو داني...
بكش چنانكه تو خواهي...
+ نوشته شده در شنبه پنجم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 14:23 توسط M.torkashvand
|